یک بند عشق
" اولین "های زندگی هر کسی خیلی مهمن. اصلا یه جورایی رسالت پیامبری میگذاره به دوشت!حالا اگه قدر اول بودنت رو دونستی و حق مطلب رو درست ادا کردی که عالیه؛ اما اگه کج فهمی کردی و کم لطفی...خدا به داد اون بنده خدا برسه. اونی که تو تجربه اولش بودی و گذاشتی طعم خوش عشق رو مزه مزه کنه. بعد تو دیگه هیشکی واسش "تو" نمیشه! یه وقت توو مدل چشمهای آدمها دنبال نگاه تو میگرده و دلش میره، یه جا شماره پلاک ماشین یه غریبه که شبیه پلاکته دیوونه ش میکنه،یه روزم مدل حرف زدن آدما و تکه کلامشون رو میجوره تا بتونه یه "تو" ازشون دربیاره، حتی ممکنه مشابهت رشته تحصیلی تو و بقیه باعث شه دلش بره... اگه خیلی محکم باشه دلش رو چال میکنه توو سینه ش و به ظاهر خوش و خرم زندگی میکنه... اگه نه، میره دنبال دلش و هر بار یه تیکه از اونو جا میذاره توو سینه ی یکی!یکی هایی که هیچکدومشون "تو" نشدن واسش..
میدونی؟!اون وقت تو مسوولی! مسوول دل اون و سینه هایی که حامل تکه های دل اون هستن...
اگه یه روزی " اولین " شدی واسه کسی، حواست باشه بهش؛ نکنه هزار تیکه شه دلش و بیفته دست غریبه هایی که فقط رهگذرن...!